دعوا

دعوامون که نشد، شاید یک گفتگوی ساده با جملات حمله ای و تدافعی.

تلفنو قطع کرد. و بعد دوباره تماس گرفت و گفت خیلی بچه ای! 

و دوباره تلفنو قطع کرد. کلمه ی جالبی به من نسبت داد. بچه .

حالا بچه به چه معنا. نادون، عجول، یا چی 

بیشترین چیزی که ناراحتم کرد، ناراحتی او بود. اما خب این هم برطرف میشه. 

او کسی نیست که ذره ای ازش برنجم. 

....

و اما پریشب به آبجی خانم میگفتم چند تا ویژگی بد بهم نسبت بده ببینم به کدومش واکنش منفی نشون میدم و برام ایجاد تنش می کنه، هر چی می گفت خنده م می گرفت. حسود، بدجنس، دروغگو، 

این یکی از روش‌هایی بود که دبی فورد یاد میداد برای شناسایی سایه.

حالا امشب که با یکی بحثم شد و بهم گفت بچه باز هم ناراحتم نکرد. سایه ی ناقلایی دارم قایم شده چموش.

......

عشق می فرستم برای همدعوا ی امشبم.

دوستش دارم خیلی زیاد