اولیش چند شب قبل اتفاق افتاد، یه کلمه سیاسی بلد نبودم، خواستم برم ازش بپرسم. سر کوچه الهی تو آپارتمان دو طبقه زندگی می کرد. رفتم خونه ش نبود، مامان هم همراهم اومد فهمید که خونه کیه اونجا، با اینکه من به اشتباه رضا صداش کرده بودم، مامان گفت اینهمه کتاب جامعه شناسی و روانشناسی معلومه برای کیه. از خونه ش اومذیم بیرون، چند دقیقه بعد خودش اومد، داشتم دنبالش از پله ها می رفتم بالا که سر و صدای زنی از بیرون شنیده شد. اون رفت بالا توی اپارتمانش من رفتم توی کوچه، زنه بنزین بود یا یه چی دیگه داشت می ریخت رو سر خودش، و داد میزد تو رو هم می کشم، میدونستم منو میگه، پشت جمعیت ایستادم حمله نکنه بهم. زنه داد میزد و می گفت سه ساله داره ازم سوءاستفاده می کنه، مردم می خواستن نذارن خودشو آتیش بزنه، من ازشون فاصله گرفتم.
برگشتم اینجا، و به خیانتهای طولانی اون فکر کردم.
.
آیا باید یا...
ما را در سایت آیا باید یا دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : kokabhemat بازدید : 80 تاريخ : شنبه 17 شهريور 1397 ساعت: 21:16